مرگ رویاها

رویاهای به جامانده


کجاست هم نفسی تا که شرح غصه دهم

که دل چه میکشد از روزگار هجرانش.....                  به یاد کسی که منتظرشم....

 

دو شنبه 21 فروردين 1391برچسب:,

  توسط اسماعیل  |
 

در حضور خارها هم میشود یک یاس بود.

.در هیاهوی مترسکها پر از احساس بود

 

میشود حتی برای دیدن پروانه ها….شیشه های مات یک متروکه را الماس بود.

دست در دست پرنده،بال در بال..نسیم ساقه های هرز این بیشه ها را داس بود

کاش می شد حرفی از « کاش میشد» هم نبود….

هر چه بود احساس بود و عشق بود و یاس بود

به یاد....

 

سه شنبه 16 اسفند 1390برچسب:,

  توسط اسماعیل  |
 

سه شنبه 16 اسفند 1390برچسب:,

  توسط اسماعیل  |
 

به یاد .....

جمعه 21 بهمن 1390برچسب:,

  توسط اسماعیل  |
 

به یاد ....

جمعه 21 بهمن 1390برچسب:,

  توسط اسماعیل  |
 

82-5-20

باز باید برگردم به گذشته های دور و رویایی خودم ،گذشته هایی که هر چند به دور از واقعیت بودند اما باز برای من دوست داشتنی. گذشته هایی که من با آنها زندگی می کردم . روزهای خوبی داشتم  تک و تنها با رویا و غمهای خودم زندگی آرامی داشتم .

با ورود به این زندان سرد و بی روح کم کم همه چیز یادم رفت حتی نوشتن چیزهای ساده در حالی که در گذشته تنها همدمم کاغذ و قلم بود ،اما حالا کاغذ و قلم هم با من نیستند چرا که اصلا نمی توانم چیزی بنویسم ،همه چیز حتی کاغذ سفید هم با من بیگانه است ،انگار ما هیچ وقت با هم نبو دیم .دلم برای نوشتن چیزهای قدیمی تنگ شده است ،با خواندن آنها همه چیز برایم بازگو می شود ،خاطرات تلخ و شیرین .دوباره می خوام مثل گذشته ها باشم  مثل اون وقتا فکر کنم و بنویسم .

ای کاش می شد انسان به اولین عشقش می رسید  یا برای همیشه با دنیای عواطف خداحافظی می کرد ،کاش می شد عشق را طور دیگری معنا میکرد ،کاش می شد،..ای کاش عشق شیشه ای بود و قلوه سنگی بر می داشت و با آن تمامی شیشه های دنیا را در هم می کوبید ،کاش عشقی نبود ،کاش می شد زندگی بدون عشق را هم تجربه می کرد ،کاش می شد از دیوار آرزوها بالا رفت و به هر چه خواهی رسید ،یا ای کاش هیچ دیواری وجود نداشت  و ای کاش می شد به جواب تمام کاشهای زندگی رسید ......

ولی افسوس که در اینجا هیچ جوابی برای هیچ سوالی نیست .....

به یاد ......

جمعه 21 بهمن 1390برچسب:,

  توسط اسماعیل  |
 

سلام به همه دوستان گلم .

این پستهایی که شما می بینید و می خونید همشون خاطراتی هستند که من 10 ساله دارم باهاشون زندگی می کنم و برای کسانی می نویسم که هنوز هم عاشقی را دوست دارند.

جمعه 21 بهمن 1390برچسب:,

  توسط اسماعیل  |
 

به یاد ....

چهار شنبه 12 بهمن 1390برچسب:,

  توسط اسماعیل  |
 

به یاد .....

چهار شنبه 12 بهمن 1390برچسب:,

  توسط اسماعیل  |
 

ای عشق همه بهانه از توست


ما هر کدام نیمه گمشده ای داریم که باید بیا بیمش ،آنگاه تکامل است و بالندگی ..

دوران کودکی را با محبت پدر و آغوش گرم مادر سپری می کنیم . در نوجوانی دوستان همدل و همراه ،شیر ین ترین روزهایمان را می سازند و جوانی ما با عشق پر شور و زنده است .این یک نیاز طبیعی است و خداوند آنرا در ما به ویدیعه نهاده است .

زندگی چون روزگار چهار فصل دارد .پاییز،زمستان،بهار و تابستان و بی شک جوانی ،بهار زندگی است ،فصل شیدایی و دلدادگی ،و آنچه رنگ طراوت و نشاط به این دوران پر فروغ می بخشد ،عشق است........

جوان اهل دل است ،با قلبش می بیند ،با احساسش زندگی می کند و در همین ایام بزرگترین قدم زندگیش را بر می دارد ،و یقینا نقطه عطف زندگی ما                عشق است


چهار شنبه 12 بهمن 1390برچسب:,

  توسط اسماعیل  |
 

81-9-29

به نام آنکه عشق آفرید و مهر و محبت را و در جوار آن وفای به عهد.

سلام ای تنها بهانه برای نفس کشیدن

هنوز هم پر میکشه دل واسه به تو رسیدن

خب عزیزم از چه بنویسم ،از چه کس و به خاطر چی ؟این سومین نامه بدون جوابیه که واست مینویسم.چرا وارد زندگی من شدی،منی که تو زندگیت هیچ جایی ندارم ؟هنوز نتونستم واسه این سوال جوابی پیدا کنم.همیشه دلم می خواست با تو باشم در واقع این تنها آرزویم بود که بتوانم دوستت داشته باشم ،اما میترسم که هیچ وقت به آرزویم نرسم،ولی بدون که هرگز نا امید هم نمیشم ،بلاخره روزی خواهد رسید که تو هم دوستم داشته باشی ،روزی خواهد رسید که عاشقم بشی،و روزی خواهد رسید که.....

بعضی وقتها با خودم خلوت می کنم و می گم ای کاش هیچ وقت تو را نمی دیدم ،ای کاش می تونستم دوستت نداشته باشم وای کاش ...اما بعد میگم نه ،چرا که من دختری را دیدم که زیبا بود ،چرا که زیبایی را دیدم که می توان دوستش داشت .اما افسوس ،افسوس که عشقم را باور نداری .با این حال ای دختر رویاهای سبز من هنوز دوستت دارم و خواهم داشت تا لحظه مرگ ،چه بخوای چه نخوای دیگه من عاشقت شدم و یک عاشق هم هیچ وقت نا امید نخواهد شد . عزیزم یا روزی خواهد رسید که با تو باشم  یا در عشق تو و آرزوی رسیدن به چشمهای نازت از دنیا خواهم رفت.

عزیزم حالا کجایی و چکار می کنی نمی دونم ولی بدون کسی هم هست که تو را دوست دارد و عاشقانه تو را می پرستد،حالا چرا نمی تونم با تو باشم فقط خدا می دونه ...خب عزیزم خطهای کاغذ بی زبان همین طوری دارن سیاه میشن بدون اینکه حتی یکبار نگاشون کنی .اگه بخوام برات بگم شاید بشه صد تا کتاب که هر صفحش قصه چتد تا درد و چند تا عذاب .....

در آرزوی روزی هستم که جواب یکی از نامه هامو بگیرم......

در آرزوی روزی هستم که بگویی دوستت دارم .....

در آرزوی روزی هستم که یک بار برام بخندی ......

در آرزوی روزی هستم که تا همیشه با تو و در کنارت باشم .....

و در آرزوی روزی که......

"چه آرزوهای محالی"                                         کسی که همیشه و در همه حال خواهان توست...

برسد به دست دختر رویاهای سبز من..

دو شنبه 10 بهمن 1390برچسب:,

  توسط اسماعیل  |
 

به یاد.....

دو شنبه 10 بهمن 1390برچسب:,

  توسط اسماعیل  |
 

به یاد.....

دو شنبه 10 بهمن 1390برچسب:,

  توسط اسماعیل  |
 


دو شنبه 10 بهمن 1390برچسب:,

  توسط اسماعیل  |
 

81-9-8

به نام آنکه عشق آفرید و مهر و محبت را و در جوار آن وفای به عهد....

سلام بهانه قشنگ من برای زندگی ،آره بازم منم همون دیونه همیشگی

فدای مهربونیات چه می کنی با سرنوشت دلم تنگ شده بود ، این نامه را واست نوشت...

گفتم واست نامه بدم نگی عجب چه بی وفاست با اینکه من خوب می دونم جواب نامه با خداست .

اگه به یاد روزهای گذشته می افتم ،روزهایی که در رویای خودم پیش تو بودم آهی از دل میکشم و چند قطره اشک از دیده می بارانم .عزیزم من با نوشتن ای نامه ها فقط می خوام با تو حرف بزنم نامه هایی بدون هیچ جوابی ...

خب عزیزم تو از خودت بگو ،از زندگیت،از عشقت، از رویاهات، از دوست داشتنت، از ...چیزهایی که تو از من دریغ کردی ،ولی باور کن هنوز هم دوستت دارم و خواهم داشت ،حتی اگر هیچ وقت نتوانم پیش تو باشم .بدون بی تو من خیلی تنهام ،تنهای تنها، تنهاتر از هر کس دنیا .

در این زندان سرد و بی روح تنها چیزی که باعث می شه گذر زمان را احساس نکنم این کاغذ و قلم و رویای با تو بودنه .  ای کاش روزهای رویایی من  هیچ وقت به پایان نمی رسید ،ای کاش در آن زمان،در آن روزهای رویایی زمان متوقف میشد ،ای کاش میشد همیشه عاشق ماند، ای کاش میشد هیچ موقع عاشق نشد و ای کاش میشد به جواب تمام کاشهای زندگی رسید ولی افسوس...همیشه در آرزوی روزی هستم که بتوانی دوستم داشته باشی،چه آرزوی محالی........

اما بدون همیشه در آرزوی همچین روزی دنبال سرنوشت خود پیش خواهم رفت تا روزی که.....خب عزیزم این نامه بدون جواب هم به پایان رسید منتظرم که روزی در جواب بنویسی "دوستت دارم"

                                            کسی که همیشه و در همه حال خواهان توست ....

برسد به دست دختر رویاهای سبز من....

یک شنبه 9 بهمن 1390برچسب:,

  توسط اسماعیل  |
 

81-9-3

به نام آنکه عشق آفرید و مهر و محبت را و در جوار آن وفای به عهد..

سلام عزیزم امید وارم حالت خوب باشد و هیچ گونه ناراحتی نداشته باشی .بعد از مدتها دوباره به روزهای رویایی و عشق خیالی خودم برگشتم ، روزهای خوبی داشتم ، در خیالم تو را عاشقانه می پرستیدم ، به تو عشق می ورزیدم خلاصه دوستت داشتم و همیشه تنها آرزویم رسیدن به تو بود .....اما چرا همه چیز یکدفعه تغییر کرد ،چرا نذاشتی عشق من یک عشق ابدی باشد ،چرا خیلی ساده همه چیز را تمام کردی ، چرا با گفتن یک کلمه همه چیز را به پایان رساندی ،آیا واقعا گفتن این کلمه اینقدر برای تو آسان بود که به سادگی به زبان آوردی...؟

عزیزم اینها را برایت می نویسم ، ولی احساس می کنم هیچ وقت به دستت نخواهد رسید ولی لا اقل سفره دلم را روی کاغذ بی زبان خالی می کنم .این نامه بدون جواب را برایت می نویسم تا بدانی که دوستت دارم و خواهم داشت و بفهمی که عشق پاک و رویایی نسبت به تو داشتم و تا روزی که زنده هستم هم خواهم داشت ، حتی اگر همیشه این جوابت باشد .باز هم میگویم و فریاد می زنم که دوستت دارم .

خب دختر رویا های سبز من بیشتر از این چشمانت را خسته نمی کنم و تو را تا نامه بعدی به خدای بزرگ می سپارم . کسی که همیشه و در همه حال خواهان توست.......


برسد به دست دختر رویاهای سبز من......

پنج شنبه 6 بهمن 1390برچسب:,

  توسط اسماعیل  |
 

عشق پنهان

81-5-11

تو به من خندیدی و نمی دانستی

من به چه دلهره از باغچه همسایه سیب را دزدیدم

باغبان از پی من تند دوید سیب را در دست تو دید

غضب آلوده به من نگاه کرد سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاک

و تو رفتی و هنوز...

سالهاست که در گوش من آرام ، آرام

خش ، خش ،گام تو تکرار کنان می دهد آزارم

و من اندیشه کنان غرق این پندارم

که چرا باغچه کوچک ما سیب نداشت........                                                  به یاد..........

پنج شنبه 6 بهمن 1390برچسب:,

  توسط اسماعیل  |
 

خسته

81-5-9

خسته ام من ،خسته ام من ، مثل مرغ بال و پر شکسته ام من

سالها کنج قفس نشسته ام من

خسته از دست غریبه خسته از هر آشنایمش

خسته از دور زمانه خسته از سهم خدایم   "ایرج"

چرا باید ناراحت بود ، تا کی باید ناراحت باشیم ، چه وقت باید ناراحت بشیم ، تا چه اندازه باید ناراحت شد و....؟اصلا زندگی و زنده بودن چه معنایی داره ؟ جز ناراحتی و خسته از زندگی پوشالی چه چیز نصیب ما خواهد شد ؟ ای کاش زندگی به خوبی قصه ها بود ، ای کاش زندگی به زیبایی گلهای بهاری بود ، ای کاش زندگی زلال و شفاف بود مثل آب ای کاش زندگی به سپیدی برفهای زمستان بود ف ای کاش زندگی همیشه بهاری بود ،بهاری به دور از هر خزانی ... ولی افسوس ، افسوس که همه خواسته ها در پشت دیوار آرزو و در شهر رویایی هستند و شاید هرگز بهش نرسیم اما....

اصلا خوشحال نیستم حالا چرا نمی دونم .. شاید تنها کسی که در رویای خودم دارم دختری است به نام ....... که اون هم زیاد بهش فکر نمی کنم یعنی میترسم نمی دونم چرا....؟  دوستش دارم اما .... به یاد رویاها و آرزوهام دوستتان دارم

پنج شنبه 6 بهمن 1390برچسب:,

  توسط اسماعیل  |
 

81-04-10

در افق سرخ رنگ غمهایم بر روی قله تنهایی نشسته ام و چشمانم به اون دور دوراست و در دورترین نقطه پشت دیوار آرزو چیزی به جز غم و غصه و تنهایی نیست . ای کاش می شد این دیوار رویایی را شکست ، ای کاش می شد هیچ آرزویی نداشت تا بتوانیم ، کسی را دوست نداشته باشیم ، ولی افسوس آرزویی دارم برای رسیدن به چشمان نازت پس .... دوستت دارم.

در این غربت کده غریب کسی به فکر من نیست و تک و تنها با غمهای خودم کنار آمده ام .کاش می شد زندگی را تجربه نمی کرد ، کاش می شد کسی بود که دوستش داشت ، کاش می شد همدردی بود برای دردهای ما و ای کاش مرحمی بود برای زخمهای ما، ای کاش بود ولی افسوس.......

                            به یاد .....کسی که دوستش دارم 

 

 

چهار شنبه 5 بهمن 1390برچسب:,

  توسط اسماعیل  |
 

به یاد....

 

 

چهار شنبه 5 بهمن 1390برچسب:,

  توسط اسماعیل  |
 

به یاد.....

 

 

چهار شنبه 5 بهمن 1390برچسب:,

  توسط اسماعیل  |
 



81-02-13

آرزو و رویا
در فضای بی کران آرزوهایم در مطلع افکارم ، در غروب تنهائیم ،در....می خواهم آرزو کنم آرزویی که با آن بتوانم رویاهایم را بپوشانم ، رویاهای چندین و چند ساله خویش را .می خواهم بگریم زیرا گریه غم را از دل می برد میخواهم نامه ای برایت بنویسم تا شاید بتوانم خود را از رویاهایم برهانم هر چند تا واقعیت فاصله ای نیست در دنیا چیزهایی هست که افکار انسان را به خود مشغول می کند ولی آیا واقعا افکار انسان آنقدر وسیع است که فکر خود را با چیزهایی مشغول کند که اصلا معنایی ندارند ؟ آری برای شناخت حقیقت باید واقعیت را شناخت . فردا خیلی دیر است ،درنگ کن ، شتاب کن ،دیگران رفتند و ما ماندیم در خود .باید جوشید مثل آب در چشمه ، مثل گرما در خورشید ، باید رفت تا ابدیت ،تا هستی ،تا وجود ، تا به هرچی خواهی رسی .آری تلاش رسیدن است در زمره هستی . کوشش کن تا به اوج صعود در انسانیت و عشق رسی....
به امید روزی که از این زندان سرد و بی روح آزاد شویم و پا در جاده های سبز آزادی بگزاریم
                                                                                                               به یاد..........

چهار شنبه 5 بهمن 1390برچسب:,

  توسط اسماعیل  |
 

81-03-04

تنهایی

خیلی تنهام ، تنهاتر از هرکس دنیا ، کسی نیست که باهاش درد دل کنم ،باهاش حرف بزنم ، بگم ، بخندم ..

هیچ کس اینجا نیست همه رفتند ف من ماندم و غمهای خودم تنهای تنها ...تنها چیزی که با آن گذر زمان را احساس نمی کنم نوشته هایی است که به یاد...... نوشتم و دیگه هیچی .بعد از 4 ماه هنوز نتونستم باهاش حرف بزنم ولی دوستش دارم ، دوست داشتنی که هنوز هیچیش معلوم نیست نمی دونم....

فعلا در این زندان سرد و بی روح گرفتار چیزهایی هستیم که هیچ معنایی ندارند و باید تحمل کرد تا روزی به در جاده های سبز آزادی برسیم و تا همیشه آزاد باشیم. امید است که این چنین باشد ..

                                                         به یاد کسی که در رویای خودم دوستش دارم......

 

 

 
 

چهار شنبه 5 بهمن 1390برچسب:,

  توسط اسماعیل  |
 

اما....

چهار شنبه 5 بهمن 1390برچسب:,

  توسط اسماعیل  |
 

به یاد ...

 

 

چهار شنبه 5 بهمن 1390برچسب:,

  توسط اسماعیل  |
 

به یاد کسی که هنوز دوستش دارم .....

چهار شنبه 5 بهمن 1390برچسب:,

  توسط اسماعیل  |
 

81-01-13

روز طبیعت ، روز زیبایی، روز خوشحالی ،روز عشق ،روز زندگی ،روز جدایی ، روز وصال ،روز انتظار

روز خاطره انگیز ، روز پر از هیجان ،پر از خوشحالی و .....

یادم می آید پارسال همین وقت با خاطره ای تلخ روز را به شب رساندم ،خیلی زود گذشت، انگار

که دیروز بود ،خیلی عجیبه روزگار به طرز وحشتناکی انسانها را از بین می برد .راستی چرا روزهای

خوب خیلی زود و روزهای بد خیلی دیر گذرند ؟ آیا برای این سوال جوابی هست ؟ شاید هم نه شاید

هم با تحمل کردن بتوانیم جوابی برای همه سوالهایمان پیدا کنیم ...

روزی که من از اول سال لحظه شماری اونو می کردم تا برسه ،روزی که برای من پر از خطره و هیجان

می تونست باشه ،روزی که....نصیبم نشد. هرگز همچین روزی را به خاطر نخواهم آورد مگر با خواندن

ای مطالب والان در حالی که می نویسم به روزی فکر خواهم که از این زندان سرد و بی روح رهایی

پیدا کنم واین روز را در جایی که دوست دارم به پایان برسانم چه آرزویی....!

الان نمی دونم خانوادم کجا هستند و چکار می کنند و یا دوستانم که پارسال باهم بودیم و یا کسی

که دوستش دارم و...کاش میشد در لحظه های خوب سنگی برداشت و تمامی ساعاتهای دنیا را در

هم کوبید و کاری کرد تا در روزهایی که هیچ مفهومی ندارند ساعاتهای دنیا را هر چه سریعتر به جلو

راند مثل حالا ...

روزی که دلم می خواست بهترین روز زندگیم را تجربه کنم 

ساعت 10:30صبح و در بیرون به شدیدترین شکل ممکن باران می بارد.

به یاد....

 

چهار شنبه 5 بهمن 1390برچسب:,

  توسط اسماعیل  |
 

دوستت دارم اما......

چهار شنبه 5 بهمن 1390برچسب:,

  توسط اسماعیل  |
 

آشنایی یک اتفاق است.

جدایی قانون طبیعت.

 

چهار شنبه 5 بهمن 1390برچسب:,

  توسط اسماعیل  |
 

روزهای بی تو

 
 
 

81-01-08

روزهای دور از تو ،در این زندان سرد وبی روح،بی خبر از همه کس و همه چیز ،نمی دونم چرا اینجوری شد

چرا خیلی زود همه چیز اتفاق افتاد ، چرا همه چیز تغییر کرد ، چرا اینجوری شد ..؟بازم نتونستم با ........

حرف بزنم ،شاید قسمت نشد ، به هر دری زدم تا بتونم باهاش حرف بزنم ،اما انگار تمام درهای دنیا بی

کلید بودند..... ولی بازم راضیم چون هنوز دوستش دارم. به یاد......

 

 
   

چهار شنبه 5 بهمن 1390برچسب:,

  توسط اسماعیل  |
 

 



خاطرات یک عاشق


 

 

 ای عشق همه بهانه از توست
 عشق پنهان
 خسته
 روزهای بی تو
 این روزهای بی تو
 در حسرت دیدار تو
 در حسرت دیدار تو

 

فروردين 1391
اسفند 1390
بهمن 1390

 

اسماعیل

 


تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان مرگ رویاها و آدرس yadeayam2011.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





کلبه ی عاشقان
نسل سوخته
آی آدم ها
جالب
خودمونی
دلشکسته
ردیاب خودرو

 

حمل ماینر از چین به ایران
حمل از چین
پاسور طلا

 

RSS 2.0
ورود اعضا:

Alternative content



کد آهنگ هاي داريوش